قانت بودن
 

درسامان دادن امورخانواده زناني مي توانند شوهررا همراه خود سازند که خود مطيع شوهرباشند .احکام الهي مطابق با فطرت است و حکمي راکه خداوند مطرح کرده است با فطرت انسان مطابقت دارد.درفطرت زن اطاعت از شوهروجود دارد .البته به شرط اين که مرد گرفتار افراط و تفريط نگردد.چه بسيارديده مي شود که بانوان ازمردهايي که هيچ احساس مسئوليتي نمي کنند ناراضي اند.درطرف مقابل مرد هم به طورفطري خوي اطلاعت کردن ندارد مگر زماني که همسرش را مطيع ببيند .بسياري از اوقات وقتي مرد احساس کند که همسرش مطيع اوست او هم درامورتابع همسرش خواهد بود ولي اگرزن مقابل شوهرش بايستدو موضع بگيرد اعتماد شوهرنسبت به نظام زندگي ازبين مي رود و دراين صورت ديگر نمي توان زندگي موفق و شيريني را براي مرد وزن پيش بيني کرد.
زناني که درمقابل همسرانشان حالت مردانگي و صلابت مي گيرند درزندگي موفق نيستند؛چرا که چنين رفتاري با نظام خلقت مغايرت دارد .اگر خدا مي فرمايد که بنده ي خدا باشيد و بندگي کنيد،روح بندگي را درما سرشته است و ما ازبندگي به خدا لذت مي بريم .مرئوس ازاطاعت رئيس ناخشنود نيست مگراين که رئيس بد عمل کند. در فطرت زن نيز از اطاعت شوهرامري همواراست و طبيعي است که اطاعت يک طرف ،اطاعت طرف مقابل را نيز همراه خواهد داشت تا آنجا که خداوند تعالي مي فرمايد :«من مطيع آن کسي ام که ازمن اطاعت کند.»(1)


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۱ساعت ۱۱:۲۹ ق.ظ  توسط قاموس  | 

وَاللهُ الَّذی اَرسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثیرُ اِلَیٰ بَلَدٍ مَّیِّتٍ فَاَحیَینَا بِهِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِهَا کَذَالِکَ النُّشُورُ:

و خداست که بادها را روانه کرد که ابری را بر می انگیزد، و (ما) آن را به سوی سرزمین مرده راندیم، و آن زمین را پس از مرگش بدان زنده کردیم. برخاستن (از قبرها) نیز چنین است.

فاطر/۹

چنان که با اراده خداوند ، حرکت ابر و باد و ریزش باران، زمین مرده را زنده کرده و گیاهان سر از خاک بر می آورند، با اراده ای دیگر و وقوع زلزله ای عظیم، مردگان از خاک برمی خیزند و زنده می شوند .

تفسیر نور/ج۹/ص۴۷۹

+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ساعت ۹:۱۳ ق.ظ  توسط قاموس  | 
قرآن کريم به طور معمول، تنها به موضوع هاي مهم و کلي پرداخته و بيان جزئيات و تفسير آن مطالب را برعهده بزرگان دين نهاده است. با وجود اين، در حدود پانصد آيه از قرآن، از طبيعت، آموزه هاي طبيعت و شيوه برخورد انسان با آن بحث مي کند. (1)
معرفي طبيعت، نهي از فساد در طبيعت، کيفيت شکل گيري و آفرينش طبيعت، انسان و طبيعت، طبيعت و ادامه حيات، درس آموزي از طبيعت، چگونگي تعامل با طبيعت و ده ها موضوع ديگر، همگي نشان دهنده اهميت طبيعت در زندگي انسان از ديدگاه قرآن است. دو نمونه از اين آيات را با هم مي خوانيم:
  • خورشيد و ماه بر حسابي روانند، ... و خداي رحمان آسمان را برافراشت ... و زمين را براي مردم نهاد. در آن، ميوه ها و نخل ها با خوشه هاي غلاف دار، و لانه هاي پوست دار و گياهان خوش بوست، پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را منکريد؟ (2)
  • آيا ديده ايد آبي را که مي آشاميد؟ آيا شما آن را از ابر فرود آورديد، يا فرود آرنده ماييم؟ اگر بخواهيم تلخش مي سازيم. پس چرا سپاس نمي گزاريد؟ (3)
  • 1- فضلان ام خالد و جوان ابراين، اسلام و محيط زيست، ترجمه: اسماعيل حداديان، مشهد، آستان قدس رضوي، 1378، ص 16.

    2-الرحمن: 5-13.

    3- واقعه: 56.

    + نوشته شده در  یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ساعت ۸:۴۲ ق.ظ  توسط قاموس  |